کاروان عشق
تقدیم به تمامى سرداران شهید و مادران داغدارشان
آن شب از کوچهها کسى مىرفت
کوله بارش پر از شهادت بود
دست مادر ، دوباره یک قرآن
و نگاهش اسیر غربت بود
آن شب از کوچههاى بارانى
کاروانهاى عشق مىرفتند
باز هم غرق عود و آیینه
میهمانهاى عشق مىرفتند
کاروان ، مرز عشق را طى کرد
کوچه در بغض من غزل مىکاشت
آسمان از عبور ، خالى بود
چه کسى آن شب ، شهاب برمىداشت ؟!
صبح فردا ، میان هر تابوت
دشتى از یاس و لاله مىروید
آه ! مادر هنوز منتظر است !
دشت را سینه خیز مىبوید
بر سر هر مزار مىماند
شعر سردارى از شقایقها
او که از بستگان خورشید است
مردى از نسل سرخ عاشقها
تاریخ : سه شنبه 91/3/16 | 7:55 عصر | نویسنده : mohammadjavadpoodineh/محمد جوادپودینه | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.