
در وصیتنامه شهید دانشآموز «عبدالمهدی پیرحیاتی» آمده است: برادران! هیچگاه دست از یاری دین اسلام برندارید و با امام امت، خمینی کبیر پیوندتان را مستحکم تر کنید و هیچگاه چون مردم کوفه که به حضرت علی (ع) و مسلمبن عقیل و امام حسین (ع) پشت کردند، پیمانشکن نباشید.
وصیت شهید 13ساله به ما چه بود ؟
شهید دانشآموز «عبدالمهدی پیرحیاتی» در سال 1346 در درهشهر استان ایلام دیده به جهان گشود و با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه منطقه غرب کشور شتافت تا اینکه پس از 2 ماه در جبهههای حق علیه باطل در تاریخ 28 آبان 1359 در حالی که 13 سال بیشتر نداشت، در تپه سومار غرب به شهادت رسید. در وصیتنامه این شهید دانشآموز آمده است:
بسم اللهالرحمنالرحیم
«ما اراده کردهایم تا مستضعفان زمین را نعمت بخشیم و آنان را پیشوایان و وارثان حقیقی زمین قرار دهیم» آیه 5 سوره قصص
اکنون که به لطف خدای مهربان عازم جنگ و نبرد با کفار و دست پروردههای امپریالیسم و سوسیال امپریالیسم جهانی هستیم، چند کلمهای به عنوان وصیت با نزدیکان خود دارم البته منظور از نزدیکان خودم یعنی برادران مسلمان جهان و کسانی که به پیامبری حضرت محمد (ص) و کتاب آسمانی قرآن کریم ایمان آوردهاند.
برادران! هیچگاه دست از یاری دین اسلام برندارید و با امام امت خمینی (ره) کبیر پیوندتان را مستحکم تر کنید و هیچگاه چون مردم کوفه که به حضرت علی (ع) و مسلم بن عقیل و امام حسین (ع) پشت کردند و از پیمان خود گذشتند، عمل نکنید و پیمان شکن نباشید.
به خدا قسم مطمئن هستم که در صورت مرگ باز هم مانند لشکر امام حسین (ع) پیروز و سرافراز هستیم.
شهادت را تولدی دوباره و آغاز یک زندگی نوین همراه با سعادت ابدی میدانم پس چرا به سوی سعادت ابدی نباشم و افتخار این دنیا و آن دنیا نصیب خود نگردانم.
برادران مسلمان در شبهای جمعه برایم از خداوند درخواست آمرزش کنید و سوره فاتحه نیز فراموش نشود. امیدوارم سعادت دنیا و آخرت نصیب تمام مسلمانان جهان شود.
شهید محسن وزوایی در بخشی از وصیتنامه خود آورده است: والله قسم وقتى کمى از فشار کارم کم مىشود، در خود احساس ضعف و کوچکى مىکنم. آخر میدانید اى امت شهیدپرور ایران امروز در شرایطى هستم که لحظهاى غفلت خیانت به اسلام و قرآن است.

گناهان یک شهید 16 ساله!
سرویس دفاع مقدس ـ نوجوانان شهید در دوران دفاع مقدس آنچنان به انوار تابناک الهی چنگ انداخته بودند که حتی عالمان و فقیهان هم آرزوی داشتن یک لحظه از حالات معنوی آنها را داشتند.
به گزارش «تابناک»، این نوجوان و جوانان شهید همان هایی هستند که در مسیر رسیدن به معشوق ابدی، با ابزار تقوای الهی ره صد ساله را یک شبه پیمودند و رسیدند به جایی که امروز برای بسیاری از ما دست نیافتنی می نماید.
خواندن بخشی از یادداشت های یک شهید شانزده ساله به نقل از وبلاگ یاد لاله ها شاید برای لحظاتی ما را به فکر فرو برد که کجاییم و چه می کنیم:
راوی که یکی از بچه های تفحص شهدا بوده، می نویسد: در تفحص شهدا، دفترچه یادداشت یک شهید شانزده ساله پیدا شد که گناهان هر روزش را در آن یادداشت کرده بود.
گناهان یک روز او عبارت بودند از:
• سجده نماز ظهر طولانی نبود.
• زیاد خندیدم.
• هنگام فوتبال شوت خوبی زدم که از خودم خوشم آمد.
راوی در سطر آخر افزوده بود که: دارم فکر می کنم چقدر از یک پسر شانزده ساله کوچکترم... !
به گزارش خبرنگار جهاد و مقاومت مشرق ، نامه زیر در مرخه 26 آبان 1359 ، از جانب شهید حاج محمد ابراهیم همت که چند سال بعد به فرماندهی لشکر 27 محمد رسول الله رسید ، خطاب به خانواده اش نوشته شده است:
سلام بر عاشورا ، میعادگاه عاشقان راه خدا
وسلام بر زینب الگوی همیشه جاوید زن مسلمان
و سلام بر پدر و مادر و خواهران و برادران عزیزم باد که همیشه برای من زحمت کشیده اید. باری بسیار دلم می خواست بتوانم عاشورا را در شهرضا باشم و عجیب علاقه به سینه زدن و عزاداری در این روز بزرگ را داشتم ولی به علت این که در این جا کسی نبود و در ضمن کار نیز بسیار زیاد بود لذا نتوانستم بیایم. به آقا بگویید به جای من هم سینه بزند.من صحیح و سالمم و ان شاءالله در فرصتی ذیگر که توانستم مرخصی می گیرم و به شهرضا سری می زنم. سلام مرا به همه فامیل و آشنایان برسانید ، خصوصا به حبیب الله و همسرش، آقا منصور و همسرش و ننه جان عزیز. همه شما را به خدا می سپارم. شاد و سربلند باشید.
حقیر و مخلص شما محمدابراهیم همت
به گزارش واحد خبر روایتگر به نقل از فارس ، شهید احمد رضا احدی ، نفر اول کنکور رشته تجربی به سال 1364 ، آخرین وصیت خود را در چند جمله کوتاه خلاصه کرده است.
احمدرضا احدی به تاریخ آبان سال 1345 در اهواز متولد شد . همزمان با آغاز جنگ تحمیلی ، به عنوان مهاجر جنگی همراه خانواده به ملایر بازگشت و در رشته ی علوم تجربی در دبیرستان دکتر شریعتی به ادامه ی تحصیل پرداخت ، تا آن که در سال 63 موفق به کسب دیپلم گردید. در سال 64 در کنکور سراسری تجربی رتبه اول را کسب کرده و در رشته ی پزشکی در دانشگاه شهید بهشتی تهران پذیرفته شد و در آن جا به ادامه ی تحصیل پرداخت .
وی نخستین بار بار در سال 61 به جبهه رفت و در عملیات رمضان شرکت کرد و در همین عملیات مجروح شد .
احمد رضا احدی سر انجام در شب دوازدهم بهمن ماه سال 65 به شهادت رسید و پس از پانزده روز که پیکر آن شهید میهمان آفتاب بود به شهرستان ملایر بازگردانیده شد و در آرامگاه عاشورای ملایر به خاک سپرده شد.
متن تنها وصیت نامه به جا مانده از شهید احمدرضا احدی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
فقط :نگذارید حرف امام به زمین بماند همین
حدود یک ماه روزه قرض دارم تا برایم بگیرید و برایم از همگی حلالی بخواهید
والسلام
کوچکترین سرباز امام زمان(عج)
احمدرضا احدی
به اصرار میخواستیم به او زن بدهیم. داشتم به اصطلاح نصیحت خواهرانه میکردم. آب پاکی روی دستم ریخت و گفت:«این دفعه که برم شهید میشم، دفعهی آخره. تازه زنم اسلحه منه و خونهام مزار شهدا.».
راوی: خواهر شهید
در پاکسازی منطقه زید، کف پای خود را از دست داد که بعد از آن راه رفتن او جور دیگری شد ولی از جنبوجوش امیر چیزی کم نشد. وقتی از او شرح ماجرا را میپرسیدی کل آن را با این جمله جواب میداد که «صدام پایم را گاز گرفته»!

بسم رب الشهدا
.: Weblog Themes By Pichak :.